خلاصه رمانم
این داستان از تالار اسرار شروع میشه که توی داستان مثلاً سال اولیه که میان مدرسه دراکو و ا.ت هم روز اول باهم دعوا میکنن برای همین به عنوان تنبیه باهم هم اتاقی میشن چون از هم متنفرن همش همدیگه رو اذیت میکنن و سربه سر هم میذارن اما یه روز وقتی میفهمند که زندگی شون مثل همه و دارن یه درد رو تحمل میکنن تصمیم میگیرن باهم دوست بشن (دوست ها نه رابطه عاشقانه یا یه همچین چیزی)اما بعد دراکو واقعا عاشق ا.ت میشه ولی ا.ت اون رو مثل برادر خودش می دونه ولی در آخر اون هم عاشق دراکو میشه و کلی اتفاق که توی داستان میخونید امیدوارم خوشتون بیاد ولی چون بار اولمه خیلی انتضار نداشته باشید چیز وااااااااااااااو در بیاد
راستی تو کامنتا بگید اسم داستان چی باشه
راستی تو کامنتا بگید اسم داستان چی باشه
- ۱۰.۹k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط